چرا حضرت علی علیه السلام قرآنی را که در زمان خلافت ابوبکر جمع آوری کرده بود و خلیفه نپذیرفت را در زمان خلافت خودشان ارايه ننمود؟
برای روشن شدن مطلب دقت به چند نکته ضروری است:
الف – در بارهی جمعآوری قرآن حرفها، شایعات و گاه اختلاف نظرهای بسیاری وجود داشته و دارد. مثل این که قرآن را اولین بار ابوبکر به سند شهود (نقل قول و دو شاهد بر صحت) جمعآوری کرد – قرآن در زمان خلیفهی دوم جمعآوری شد – قرآن در زمان خلیفهی سوم جمعآوری شد و ...، در صورتی که قرآن کریم در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) جمعآوری شده بود.
مگر میشود پیامبری که به عنوان آخرین انبیای الهی برای همهی جهانیان در تمامی قرون و اعصار آینده ارسال شده است، برای جمعآوری و حفظ قرآن به عنوان آخرین کتاب آسمانی تدبیری اتخاذ ننموده باشند؟! در زمان حیات ایشان آیات ابلاغ شده نه تنها توسط حافظین حفظ شده و مرتب در محضر ایشان تلاوت و تصحیح میشد، بلکه توسط افراد بسیاری روی پوست یا چوب و ... [البته پراکنده] نوشته میشد و مرتب از ابتدا تا به انتها نزد ایشان تلاوت میگردید و محکمترین دلیل نقلی بر این معنا، خطبهی غدیر خم میباشد که ایشان ضمن آن فرمودند: من از میان شما میروم و دو چیز گرانبها باقی میگذارم که عبارتند از : قرآن و اهل بیتم (ع).
ب – نکتهی دوم قابل توجه آن که دشمنان و اختلاف افکنان چنین القا نمودهاند که قرآن حضرت علی (ع) با این قرآن حاضری که هم اکنون در اختیار مردم است متفاوت بوده و از همین راه به شیعه اتهام زدند که اعتقاد به تحریف قرآن کریم دارند(؟!) در صورتی که شیعه نیز معتقد است هیچ تحریفی یا حذف و اضافهای در قرآن کریم صورت نپذیرفته است. در روایت ذیل تأمل شود:
«در دوران عثمان، كه میان طرف داران مصاحف صحابه اختلاف شدید رخ داد، طلحه بن عبیداللّه به مولی امیرمؤمنان (ع) عرض كرد: به یاد داری آن روزی را كه مصحف خود را بر مردم عرضه داشتی و نپذیرفتند، چه می شود امروز آن را ارائه دهی تا شاید رفع اختلاف گردد؟
حضرت از جواب دادن سرباز زد طلحه سؤال خود را تكرار كرد حضرت فرمود: «عمداً از جواب خودداری کردم». آن گاه به طلحه گفت: آیا این قرآن كه امروزه در دست مردم است، تمامی آن قرآن است یا آن كه غیر ازقرآن نیز داخل آن شده است؟ طلحه پاسخ داد: البته تمامی آن قرآن است حضرت فرمود: «اكنون كه چنین است، چنان چه به آن اخذ كنید و عمل نمایید، به رستگاری رسیدهاید» طلحه گفت: اگر چنین است، پس ما را بس است و دیگر چیزی نگفت.
[السقیفه، ص 82]
ج – بلکه قرآنی که حضرت علی (ع) جمعآوری نموده بودند، شامل ویژگیهایی بود که به اهم آنها اشاره میگردد:
ج/1 - نگارش آیات و سور به صورت دقیق بر اساس ترتیب نزول آنها. مثلاً قرار گرفتن آیات مکی قبل از مدنی و ... . بدیهی است که این روش برای تحقیق و شناخت سیر نزول آیات، سیر تشریع احکام و مسائلی چون ناسخ و منسوخها بسیار مؤثرتر بود.
ج/2 – ثبت آیات بر اساس نوع قرائت وجود مقدس پیامبراکرم (ص) که صحیحترین و اصیلترین قرائت بود. بدین ترتیب اختلاف قرائتهایی که موجب اختلاف تفسیرها و بروز سؤالات عدیده میگردید از میان میرفت.
ج/3 – این مصحف مشتمل بر تنزیل و تاویل بود یعنی موارد نزول و مناسبتهایی را كه موجب نزول آیات و سورهها بود، در حاشیه مصحف توضیح می داد این حواشی بهترین وسیله برای فهم معانی قرآن و رفع بسیاری از مبهمات بود و علاوه بر ذكر سبب نزول در حواشی، تاویلاتی نیز وجود داشت. این تاویلات برداشتهای كلی و جامع از موارد خاص آیات بود كه در فهم آیه ها بسیار مؤثر بود. امیرمؤمنان (ع) خود می فرماید: «و لقد جئتهم بالكتاب مشتملاً علی التنزیل والتاویل»[محمد جواد بلاغی، آلا الرحمان، ج1، ص 257] و نیز می فرماید: «آیهای بر پیامبر(ص) نازل نشد، مگر آن كه بر من خوانده و املا فرمود و من آن را با خط خود نوشتم و نیز تفسیر و تاویل، ناسخ ومنسوخ و محكم و متشابه هر آیه را به من آموخت و مرا دعا فرمود تا خداوند فهم و حفظ به من مرحمت فرماید از آن روز تا كنون هیچ آیهای را فراموش نكرده و هیچ دانش و شناختی را كه به من آموخته و نوشتهام، از دست ندادهام»[تفسیر برهان، ج1، ص 16، شماره14] بنابر این اگر پس از رحلت پیامبر(ص) از این مصحف كه مشتمل بر نكات و شرح و تفسیر وتبیین آیات بود استفاده میشد، امروزه بیشترین مشكلات فهم قرآن مرتفع می گردید.[ برای اطلاع بیشتر در زمینهی نظم و ترتیب مصحف علی (ع) رجوع شود به: تاریخ یعقوبی، ج2، ص 113. السقیفه، ص 82] – (تبیان)
د – ممکن است سؤال پیشآید که چرا همین مصحف جمعآوری شده را در زمان حکومت خود ارائه ندادند؟ باید توجه داشت که صرف به حکومت رسیدن دلیل بر مساعد بودن همهی شرایط برای طرح یا اجرای یک موضوع نمیباشد. به ویژه با توجه به این که حکومت آن حضرت پس از گذشت 25 سال که برای رسوخ دادن افکار یا برداشتهای غلط یا متداول نمودن سنتهای غلط و افراطها و تفریطها کافی بود، به استقرار رسید و فرصت بسیاری لازم داشت تا اذهان عمومی به نقطهی اول برگردد و پذیرای حقایق اسلام ناب محمدی (ص) باشد و حال آن که حکومت ایشان بیش از 5/4 سال به طول نیانجامید. لذا امکان عدم پذیرش، مقابله، تحریف، نابودی و ...، بسیار زیاد بود.
چطور میتوان انتظار داشت مردمی که ظرف کمتر از یک ساعت از رحلت پیامبر اکرم (ص)، پیمان خود در غدیر را که بیش از سه ماه از آن نگذشته بود شکستند و علی (ع) را خانه نشین کردند، اکنون پس از گذشت 25 سال قرآن او را بپذیرند؟ چنان چه شاهدیم وقتی ایشان مصحف جمعآوری شده را به مسجد آورد و خلیفه نپذیرفت، کسی هم شاکی و معترض نگردید!
مضاف بر این که شخص امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام، خود اصل، روح و تجسم قرآن کریم است. مگر خودش را قبول داشتند که قرآن جمعآوری شدهاش را قبول کنند؟! و مگر احترام و حفظ خودش را رعایت کردند که احترام و حفظ قرآن جمعآوری شدهاش را رعایت کنند؟! مگر در همان دورهی کوتاه حکومت ایشان، جنگ جمل، صفین و ... را به نام اسلام و قرآن به راه نیانداختند و مگر قرآن بر سر نیزه نکردند و مگر حتی یاران حضرت امام علی (ع) با دیدن ظاهر و مجلد قرآن بر سر نیزهها بر ایشان نشوریدند و دست از جنگ با معاویه برنداشتند؟ علی (ع) که تحت فشار یارانش قرار گرفته بود به مالک اشتر که به تیر رس خیمهی معاویه رسیده بود، پیغام داد: ای مالک اگر میخواهی مرا زنده ببینی عقب نیشینی کن و برگرد! یعنی همان یاران علی (ع) او را به نام قرآن تهدید به قتل کرده بودند! پس، معلوم میشود که در دورهی حکومت نیز شرایط مساعدی برای ارایهی آن وجود نداشت.
